متن آهنگ عباس از محسن چاوشی کامل
پرسید ز من دست نهیفم خود برکنم از نزد شما تا ¤¤
دستی شوم از آن کسی که بی دست چو دستان خدا بود ••
من دست بدادم و بگفتم خود پر بکش از ما و سلامم ¤¤
بر او برسان بوس دو دستش دستی که از ایشان به جدا بود ••
از هر طرفش نیزه رسیده است دست در تن عباس چکیده است ¤¤
من تشنه ی دیدار تو هستم عباس بیا از تو بعید است ••
خود قابلتان هیچ ندارد دستان نحیف و لاغر اما ¤¤
خود هیچ جز این دست نباشد ای کاش که آن نزد شما بود ••
دریا بشد از خون تو احمج میت بشد از بحر تو دریا ¤¤
دریای سیه میت سرخ است زیرا به رخ تو مبتلا بود ••
از هر طرفش نیزه رسیده است از هر طرفش نیزه رسیده است ¤¤
دست در تن عباس چکیده است من تشنه ی دیدار تو هستم ••
عباس بیا از تو بعید است روی خوشتان سور به هر خو ¤¤
ای یوسف گرگ دیده ی یعقوب مکروه سیه بر تن و هر روز
رنگم ز غمت رنگ عزا بود ای خوش که گوارا دمی عیسی ¤¤
منت به سرم نه بپذیران این دست تهی دست چو شاید ••
شیری به شهیر کبریا بود از هر طرفش نیزه رسیده است ¤¤
دست در تن عباس چکیده است من تشنه ی دیدار تو هستم ••
عباس بیا از تو بعید است ¤¤