شاید با مرگ من و تو عاشقی از دنیا بره
عروسک قصه ی من سوختن من ساختنمه
تو این قمار بی غرور بردن من ، باختنمه
عروسک قصه ی من شکستنت فال منه
این سایه ی همیشگی مرگه که دنبال منه
جفتای عاشقو ببین از پل آبی می گذرن
عروسک قلبشونو به جشن بوسه می برن
اما برای من و تو اون لحظه ی آبی کجاست ؟
عروسک قصه ی من پس شب آفتابی کجاست ؟