loading...

موزیک خفن

آب از فرات آوردن بهر سکینه مشکل نوحه سینه زنی به مناسبت شهادت حضرت عباس (ع)آب از فرات آوردن بهر سکینه مشکل  ****  آه و فغان شنیدن از آن حزینه مشکلیارب به شاه خوبان آن خسرو شهیدان  ****&

حسین بازدید : 147 شنبه 06 آبان 1396





آب از فرات آوردن بهر سکینه مشکل

نوحه سینه زنی به مناسبت شهادت حضرت عباس (ع)

آب از فرات آوردن بهر سکینه مشکل  ****  آه و فغان شنیدن از آن حزینه مشکل

یارب به شاه خوبان آن خسرو شهیدان  ****  آن جان نثار کویت سلطان تشنه کامان

کن یاریم برم آب در خیمه نزد طفلان  ****  در انتظار آبند طفلان به آه و افغان

چشم انتظار ماندن آن بی قرینه مشکل  ****  یارب بحق قرآن کن یاریم از احسان

ای قوم بی حمیت خوفی ز حی سبحان  ****  مهلت دهید بر من یکدم ز راه احسان

بی دست و پا فتادن آسان بخاک میدان  ****  شنیدن شماتت از قوم کینه مشکل

لب تشنه کشته گشتن ، آسان در این بیابان  ****  بی آب خیمه رفتن مشکل بود بدوران


از خجلت سکینه دارم دو چشم گریان  ****  بی دست آب بردن در خیمگاه آسان

خجلت ز روی دخت شاه مدینه مشکل  ****  بی دست شبل حیدر آخر به کربلا شد

از ظلم قوم کافر دست از تنش جدا شد  ****  مداح در عزایش هر صبح و هر مساء شد

قد حسین مظلوم از داغ او دوتا شد  ****  توصیف قدر و جاهش از این حزینه مشکل

آب فرات آوردن بهر سکینه مشکل  ****  آه و فغان شنیدن از آن حزینه مشکل

ای یادگر حیدر ای جان نثار عباس  ****  خفتی به خون و کردی با غم دچارم عباس

بر خیز و ای برادر از راه لطف و احسان  ****  بر پا نما علم را ای یاور غریبان

کز فرقت تو دارم اشک بصر بدامان  ****  رفتی و بردی از تن صبر و قرارم عباس

بر خیز و کن حمایت از عترت پیمبر  ****  در این دیار پر خوف ای پاره پاره پیکر

دیگر نمانده بهرم یک تن معین و یاور  ****  زد داغ تو شراره بر قلب زارم عباس
+ نوشته شده در  سه شنبه بیستم مهر ۱۳۹۵ساعت 0:7  توسط سوگنامه محرم  |  3 نظر
ای کودک گهواره ی مادر بی شیر علی اصغر
ای کودک گهواره ی مادر   بی شیر علی اصغر


نورسته گل آب ندیده   از شیره ی جانم نمکیده

یک شربت آبی نچشیده   حلقوم تو از کینه دریده

گل غنچه ی نشکفته ی پرپر   بی شیر علی اصغر

بودی تو عزیز دل مادر   در دار فنا حاصل مادر

چیده شده زیبا گل مادر  ای نور دل ومحفل مادر

ای بلبل بستان پیمبر   بی شیر علی اصغر

ای رود نوایت شده خاموش   مادر به مزارت شده مدهوش

رفت از کف منصبر وزسر هوش   داغت نکنم هیچ فراموش

از مهد زدی سوی جنان پر   بی شیر علی اصغر

قنداقه ات از خون گلو تر     شد ای مه تا بنده ی انور

ای خاک مزار تو به یکسر    پوشیده ز گلهای معطر

ای سرمه ی چشم تر مادر   بی شیر علی اصغر

آخر گلویت شد هدف تیر    از شهد شهادت شده ای سیر

خون قوت تو شد در عوض شیر   زد حرمله تیرت بچه تقصیر

قنداقه ات از خون گلو تر   بی شیر علی اصغر
+ نوشته شده در  یکشنبه هجدهم مهر ۱۳۹۵ساعت 23:40  توسط سوگنامه محرم  |  نظر بدهید
حسينم اي عزاداران بدل داغ پسر دارم

حسينم اي عزاداران بدل داغ پسر دارم (2)  

در اين درياي خون افتاده من يکتا گهر دارم

کجا افتادي از اين يوسف گلگون قباي من
 به گوشت غرقه خون بابا نمي آيد صداي من

نمي باشد بخير وصلت علي جانم دواي من
 ز داغت تا صف محشر رخ از خون توتر دارم

حسينم اي عزاداران بدل داغ پسر دارم (2)

دگر بعد از تو اي بابا حيات من شود مشکل
 بماند تا قيامت داغ تو بابا مرا در دل

عجب کردي علي اکبر ميان خاک و خون محفل
 چگونه در محيط خون به تو تاب نظر دارم

حسينم اي عزاداران بدل داغ پسر دارم (2)

بنه سر را به زانويم دمي پس خواب راحت کن
 بيا جانا در آغوشم زماني استراحت کن

در اين صحراي پر دشمن ز من بابا حمايت کن
 اميدم بود در دنيا نهالي نو ثمر دارم

حسينم اي عزاداران بدل داغ پسر دارم (2)

گذارم غرقه خون بابا برويم روي گلگونت
 زنم بوسه پياپي من به لبهاي پر از خونت

به قربان لبان تشنه و آن درد افزونت
 ببين اي نونهال من چه شامي بي سحر دارم

حسينم اي عزاداران بدل داغ پسر دارم (2)
+ نوشته شده در  یکشنبه هجدهم مهر ۱۳۹۵ساعت 12:19  توسط سوگنامه محرم  |  نظر بدهید
گفتُ شاهدین خواهر بر خدا توکل کن


گفت شاه دین خواهر(2) برخداتوکل کن (2)
چون به نی سرم دیدی (2) زینباتحمل کن(2)
این جفاکه برمن شدهیچ گوش نشنیده
یک تن وهزاران تیرچشم دهرکی دیده
سوی خیمه روآورخواهر ستم دیده
پاره پیکرم دیدی خواهراتحمل کن
گفت شاه دین خواهر(2) برخداتوکل کن (2)
چون به نی سرم دیدی (2) زینباتحمل کن(2)
بهرزخم تن نبود این چنین که می نالم
ازغم توای خواهرگشته تیره احوالم
خواهرامشوغافل توزحال اطفالم
تشنه دخترم دیدی خواهراتحمل کن
گفت شاه دین خواهر(2) برخداتوکل کن (2)
چون به نی سرم دیدی (2) زینباتحمل کن(2)
پابه چکمه شمرآمد حق برس به فریادم
آنچه بودمرایکسر دررهت فدادادم
رونبینی ای خواهرگشته تیره احوالم
خوارومضطرم دیدی خواهراتحمل کن
گفت شاه دین خواهر(2) برخداتوکل کن (2)
چون به نی سرم دیدی (2) زینباتحمل کن(2)
داغ قاسم ناکام کرده خواهراپیرم
بعدمرگ عباس وعون من زمین گیرم
من پس ازعلی اکبرخواهرازجهان سیرم
حلق اصغرم دیدی خواهراتحمل کن
گفت شاه دین خواهر(2) برخداتوکل کن (2)
چون به نی سرم دیدی (2) زینباتحمل کن(2)
نرم پیکرم راازنعل بندی تازه
هم سرم ببینی چون برفرازدروازه
زین جفامزن خواهرسربه چوب جمازه
غرق خون سرم دیدی خواهراتحمل کن
گفت شاه دین خواهر(2) برخداتوکل کن (2)
چون به نی سرم دیدی (2) زینباتحمل کن(2)
مجلس شراب وآن رأس های نورانی
سفرۀ قماروآن جاسلیق نصرانی
دست بسته اطفالم دادازاین مسلمانی
طشت زرسرم دیدی خواهراتحمل کن
گفت شاه دین خواهر(2) برخداتوکل کن (2)
چون به نی سرم دیدی (2) زینباتحمل کن(2)
+ نوشته شده در  یکشنبه سوم آبان ۱۳۹۴ساعت 11:49  توسط سوگنامه محرم  |  یک نظر
الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر

الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)
 
جانباز ره جانان-نور بصرم اکبر -ای ساقی لب عطشان -ای شیر صف میدان -گشتی تو چرا بابا -صد پاره به خون غلطان -والا گهرم اکبر – رعنا پسرم اکبر
 
الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2) 
بانگت چو شنیدم من -سوی تو دویدم من -گردت سپه دشمن -مردم چو بدیدم من -
خم شد کمرم اکبر – رعنا پسرم اکبر
 
الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2) 
بر نعش تو دلگیرم -سازد غم تو پیرم -ای پاره بدن آخر -از داغ تو می‌میرم -
نور بصرم اکبر - رعنا پسرم اکبر

الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2) 

ای نور دل بابا -سرو چمن زهرا -بعد از تو نمی‌خواهم  -هرگز دگر این دنیا -
ای تاج سرم اکبر – رعنا پسرم اکبر
 
الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)  
بنگر به منِ خسته -با قامت بشکسته -از بهر خدا وا کن -این چشم به هم بسته -
بین چشم ترم اکبر – رعنا پسرم اکبر
 
 الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)  
آرامش جان اکبر -ای روح و روان اکبر -آید سوی تو عمه  -بر سینه زنان اکبر -
یادت نظرم اکبر – رعنا پسرم اکبر
 
الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2) 
 
تو جان حسین بودی -جانان حسین بودی -آگه تو از این قلب -سوزان حسین بودی -

الگوی فداکاران-رعنا پسرم اکبر (2)
+ نوشته شده در  یکشنبه سوم آبان ۱۳۹۴ساعت 11:41  توسط سوگنامه محرم  |  یک نظر
بوسيدم آنجايي که پيغمبر نبوسيد
آن‌دم که در درياي خون زينب شنا کرد
لب را به رگ‌هاي بريده آشنا کرد
گفت اي برادر، قربان رويت
بنما اجازه بوسم گلويت

هرگز کسي چون من تنِ بي‌سر نبوسيد
بوسيدم آنجايي که پيغمبر نبوسيد
حيدر نبوسيد، زهرا نبوسيد
حتي نسيم صحرا نبوسيد

امشب چرا اين خواهر محزون خسته
تا نيمه‌شب خوانده نمازش را شکسته
گل‌هاي زهرا، گرديده پرپر
خاموش اينجا گرديده اصغر
اين سر  که ريزد از لب‌اش شهد حلاوت
فردا به نوک ني کُند قرآن تلاوت
گفت اي برادر، قربان رويت
بنما اجازه بوسم گلويت

+ نوشته شده در  شنبه دوم آبان ۱۳۹۴ساعت 21:53  توسط سوگنامه محرم  |  2 نظر
ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم

ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم سقای طفلانم

داغت شکسته پشت من ای راحت جانم سقای طفلانم

من بی برادر چون کنم با این سپاه دون با این دل پرخون

ناچار آیم از قفایت ماه تابانم سقای طفلانم

خواهم برم در خیمه گه این جسم صدچاکت

ممکن نباشد یا اخاه محزون و نالانم سقای طفلانم

بی تو یقین دارم که فردا زینب نالان برناقه ی عریان

گردد سوار از راه کین با این یتیمانم سقای طفلانم

آخر کدامین سنگدل فرق تو بشکسته قلب مرا خسته

گشته بدل از این الم غمهای دورانم سقای طفلانم

برخیز و بر در خیمه گه یک قطره آبی به به چه خوش خوابی

ترسم بمیرند از عطش اطفال گریانم سقای طفلانم

ادامه مطلب
+ نوشته شده در  شنبه دوم آبان ۱۳۹۴ساعت 20:0  توسط سوگنامه محرم  |  یک نظر
علي اصغرم لالاي، لايي مادرم لالاي‏

بخواب اي غنچه ‏ي پرپر، بخواب اي کودک مادر

علي اصغرم لالاي، لايي مادرم لالاي‏

عزيزم از چه بي‏تابي چرا مادر نمي‏خوابي؟

گمانم تشنه آبي، علي اصغرم لالاي‏

مزن آتش به جان من، مبر تاب و توان من

ببين اشک روان من، علي اصغرم لالاي‏

چرا مادر علي جانم نمي‏گيري تو پستانم

چه مي‏خواهي نمي‏دانم، علي اصغرم لالاي‏

عزيز من مکن غوغا بخواب اي کودک زيبا

مسوزان قلب مادر را، علي اصغرم لالاي‏

مزن آتش دل من را مسوزان حاصل من را

علي اصغرم لالاي، لالايي مادرم لالاي‏

چه شور است اين به سر داري، مگر ميل سفر داري؟

مکان و منزل من را علي اصغرم لالاي‏

نخوابم در کنار تو خزان گردد بهار تو

چنين مادر مکن زاري، علي اصغرم لالاي‏
+ نوشته شده در  دوشنبه ششم آذر ۱۳۹۱ساعت 19:45  توسط سوگنامه محرم  |  20 نظر
واویلا، واویلا، شب قتل حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب شب عاشورای خسرو خوبان است – از بهر هفتاد و دو تن زهرا پریشان است

جن و ملک زین ماجرا غمگین و نالان است – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب حسین بن علی اندر دعا باشد – تا صبح مشغول عبادت با خدا باشد

فردا سر نورانیش بر نیزه ها باشد – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب به خیمه اصغر شیرین زبان خواب است – فردا ز سوز تشنگی نالان و بی تاب است

در کربلا از بهر طفلان آب نایاب است – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

فردا حسین تشنه لب تنهای تنها می شود – از ظلم جور کوفیان افسرده زهرا می شود

گریان ز هجر اکبرش غمدیده لیلا می شود –  در عالم، در عالم  فریاد شور و شین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

فردا در این صحرا شود کشته علی اکبر – گردد جدا دست از تن عباس نام آور

باشد حسین بن علی بی مونس و یاور – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)
+ نوشته شده در  شنبه چهارم آذر ۱۳۹۱ساعت 18:19  توسط سوگنامه محرم  |  12 نظر
دانلود نوحه بی برادر شده ام با صدای کربلایی مرتضی حبیب پور
بی برادر شده ام واویلا بی دلاور شده ام واویلا


دانلود فایل صوتی نوحه بی برادر شده ام با صدای کربلایی مرتضی حبیب پور

متن نوحه در ادامه مطلب

ادامه مطلب
+ نوشته شده در  شنبه چهارم آذر ۱۳۹۱ساعت 15:17  توسط سوگنامه محرم  |  یک نظر
نهاد پا در فرات، خواست لبی تر کند

 نهاد پا در فرات، خواست لبی تر کند               برای اهل حرم، آب میسر کند

داغ عطش بر لبش هر طرفش دشمنی             باز در این مهلکه یاد برادر کند

تشنه لب داده جان بر لب دریای آب                خجل از روی او گشته دل آفتاب

دست عباس چون جدا شد                            محشری در خیمه ها شد

علم افتاده و نیست علمدار حسین، یا حسین     علم افتاده و نیست دگر یار حسین، یا حسین

        یک طرف دست    یک طرف مشک    دل پر از خون    دیده پر اشک

 چو آمد از علقمه نوای ادرک اخا                  بگفت ای برادر زپا فتادم بیا

رسید چون این نوا به گوش اهل حرم             ز آب بگذشته و به لب همه این نوا

علم افتاده و نیست علمدار حسین، یا حسین     علم افتاده و نیست دگر یار حسین، یا حسین

        یک طرف دست    یک طرف مشک    دل پر از خون    دیده پر اشک


ساقی لب تشنگان گرچه زتن داده دست           پرده ظلمت درید بند ستم را گسست

داده سرو داده جان در ره آزادگی                   بر دل حق باوران داغ غم او نشست

سرخی خون او پشت ستم بشکند                   عاقبت خانه ظلم زبن بر کند

کربلا شد شور محشر                                 مرگ و نفرین بر ستمگر

لينك دانلود
+ نوشته شده در  شنبه چهارم آذر ۱۳۹۱ساعت 14:57  توسط سوگنامه محرم  |  7 نظر
ساربانا مهلتی آرام جان گم کرده ام

دم نوحه :

ساربانا مهلتی آرام جان گم کرده ام

من در این دریای خون در گران گم کرده ام

ادامه:

ساربانا مهلتی دارم در این جا مشگلی

رفته از دستم گلی از وی نبردم حاصلی

اندر این دشت بلا رفته زدستم نوگلی

من حسین باوفا آرام جان گم کرده ام

ساربان بهر خدا یک ساعتی آهسته تر

اندر این دشت بلا گم گشته از من تاج سر

یعنی یک دنیا برادر از من خونین جگر

اندر این صحرا ززجور گوفیان گم کرده ام

ساربانا مهلتی تا تابر سر نعش حسین

راز دل گویم ببارم خون دل از هردو عین

در عزایش عالمی را پکنم از شور و شین

من برادر در میان خاک و خون گم کرده ام

مهلتی تا جستجویی اندرین صحرا کنم

در میان قتلگه من کشته ام پیدا کنم

بر سرنعش برادر دیده را دریا کنم

خاک بر فرقم که نور دیدگاه گم مرده ام 

http://haj-mokhtar.blogfa.com/
+ نوشته شده در  شنبه چهارم آذر ۱۳۹۱ساعت 14:43  توسط سوگنامه محرم  |  2 نظر
وقتی علم میبینم یاد علمدار میکنم
وقتی علم میبینم یاد علمدار میکنم
وقتی که غم میبینم یاد غم یار میکنم
وقتی که آب میبینم یاد لب سقا میکنم
وقتی که گل میبینم یاد گل لیلا میکنم
آقا به عشق کربلا می کشی عاقبت مرا
خونم حلالت آقا خونم حلالت
به عشق بین الرحمین می کشی ام چرا حسین
جون ناقابلمو بگیر اما منو کربلا ببر
چیزی ازت کم نمیشه بیا و آبرو بخر
دوست دارم اون روزی که وا می شه راه کربلا
تن صد پاره من مونده باشه تو سنگرا
زیر آفتاب بسوزه پیکر بی مزار من
زائرای کربلا رد بشن از کنار من
+ نوشته شده در  پنجشنبه دوم آذر ۱۳۹۱ساعت 19:38  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب

این نوحه را اهنگران خوانده است

 

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

دل می رود خبر دهد به زهرا          که بچه ات فتاده روی صحرا
ببین خزان رسیده نوگلت را    بیا نما جراحتش مداوا      

حسین تو غریب و تنها خفته حسینت اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

کنار قتلگاهم قدم گذار زینب - حسینت اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

منای من زمین کربلا شد           تشنه جگر سر از تنم جدا شد

به این شهادتم خدا را رضا شد              حماسه ها زخون من به پا شد

      ذبیح حق سر از تنش جدا خفته  حسین اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

کنار قتلگاهم قدم گذار زینب - حسینت اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

ز تیغ کین بریده حنجر من        به روی نی نزاره کن سر من
هزار پاره پاره پیکر من         به پیش دیده ی دو خواهر من
به قتلگه راه مسیحا خفته  حسینت اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

رَوی تو چون به سوی شام ویران        همره تو قافله ی اسیران
حماسه ساز صحنه ی جهادم              گوهر عشق و روح عدل و دادم
میان خون عزیز زهرا حسین اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)
+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و پنجم آبان ۱۳۹۱ساعت 21:9  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
بيا مادر از حرم بيرون سرو بستانت مي‌رود ميدان
دم نوحه:
بيا مادر از حرم بيرون سرو بستانت مي‌رود ميدان
كفن بنما بر تن قاسم مونس جانت مي‌رود ميدان

ادامه:
بيا مادر درد دل گويم اين دم آخر با تو از احسان
مكن ديگر بعدم اي مادر گريه و زاري ناله و افغان

بود يارم اندر اين صحرا اي ستم‌ديده خالق سبحان
زجور چرخ گل مادر از گلستانت ميرود ميدان

اگر ديدي پيكرم را در خاك و خون غلطان صبر كن مادر
اگر ديدي راس من بر ني چون مه تابان صبر كن مادر

اگر ديدي پيكرم را در خاك و خون غلطان صبر كن مادر
حلالم کن ناز پرورده روی دامانت میرود میدان

رهایم کن تا که بنشینم بر براق مرگ با هزار افغان
که جولانم گشته ای مادر دیده گریان غرقه جانان

ز خون من باید این صحرا لاله‌گون گردد از دم پیکان
شود جسمم طوطیا از کین جان جانانت میرود میدان

بیا مادر لحظه ای بنشین در کنار من از ره یاری
+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و پنجم آبان ۱۳۹۱ساعت 21:7  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
من كه مانند نى در نوایم عاشقم عاشق كربلایم

من كه مانند نى در نوایم              عاشقم عاشق كربلایم
روز و شب در غم و شور و شینم     عاشق كربلاى حسینم
خادم كوى آن نور عینم                   عبد درگاه آن مقتدایم
گر چه بگذشته دور جوانى               لیك در پیرى و ناتوانى
بلبل آسا كنم نغمه خوانى               تا كه باشد طنین در صدایم
یا حسین جز تو شاهى ندارم           جز تو شاها پناهى ندارم
عاشقم من گناهى ندارم                 حق بود شاهد مدّعایم
یا حسین اى عزیز پیمبر                   زاده عصمتِ پاك داور
زیب عرش خدا پور حیدر                  با غم و عشق تو آشنایم
من چو مجنون صحرا نوردم               آشنا با غم و رنج و دردم
تا فداى وفاى تو گردم                       در رثایت سخن مى سرایم
گشته ام تا به مهر تو پاى بند             گر جدا گردَدَم بند از بند
نگسلم از تو یك لحظه پیوند                اى شهید سر از تن جدایم
یا حسین جان عالم فدایت                 جان به قربان مهر و وفایت
بین كه (مردانى ) با وفایت                  اشك خون ریزد از دیده هایم
حق به محشر چو خواهد حسابم        در سؤ الش بود این جوابم
ذاكر زاده بو ترابم                               مرثیت خوان آل عبایم
+ نوشته شده در  یکشنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۱ساعت 20:12  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
دانلود نوحه به یاد کربلا دلها غمین است با صدای حسین فخری

دانلود کنید

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

بـسـوز ای دل که امروز اربـعیـن است *** عـزای پـور ختـم المرسـلیـن است

 مـرام شـیـعـه در خـون ریـشـه دارد *** نگـهبانی ز خط خـون چنین است

حـسـین بن علـی سالار دین است *** امـام و رهـبـر اهـل یـقـیـن است

 قــیـام کـربـلـــایش تـــا قـیـامـت *** سراسر درس بهـر مسلمین است

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

حسین است آنکه با حـق همنشین است **** خـدا را حـجـت و دیـن را امـیـن اسـت

حسین است آنـکه درخـط شهـادت **** امــام اولــیــن و آخـریــن اسـت

حـسـین است آنــکـه حـق را جـاودان کــرد **** حسین اسـت آنکه بـاطـل را عیان کرد

حسین اسـت آنکه حکـم دیـن بیان کـرد **** حسین است آنکه با قرآن قرین است

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

دل مــا در پـی آن کـاروان اسـت *** که از کرب و بلا با غم روان است

چه زنجـیری به دست و بـازوان اسـت *** کـه گـریـان دیـده ی روح الامـیـن اسـت

اگر در کربـلا غـم بـی شمـار است *** اگــر دل هـای شـیـعه داغـدار است

اگر چـشـمان مـهـدی اشکبار است *** ز داغِ آن وداعِ آخـــــــریــــــن اســـت 

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

پیام خون خطابی آتشین است *** بقاءِ دیـن قرینِ اربعیـن است

کــه تــاریـخِ پُـر از خـون و شـهـادت *** سراسر اربعین در اربعین است

به دورانِ سیاهِ سلطه ی شب *** که میدوزند از افشاگران لب

جـهـادِ حـضـرت سـجـاد و زیـنـب *** بیانِ خطبه های آتشین است

زبـانِ زیـنـب٬این بـانـوی پُــر درد *** که هست آموزگارِ هر زن و مرد

چنـان در کـوفـه طـوفانـی به پـا کرد *** تو گویی خود٬امیر المؤمنین است

اسیران را چو بر محمل نشاندند *** تـو گویی تیر غم بر دل نشاندند

گُلی را چیده و در گِل نشاندند *** رقیه آن گل شادابِ دین است

 دیـار شـام با غـم ها قـریـن اسـت *** قلوب شیعیان زین غم حزین است

     مـزار زیـنـب و قـــبـــر رقـیــه *** تجلی گاه عشق عارفین است

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

 

 

بسوز ای دل که امروز اربعین است                                                         عزای پور ختم المرسلین است مرام شیعه در خون ریشه دارد                                                         نگهبانی ز خط خون چنین است بیاد کربلا دلها غمین است                                                         دلا خون گریه کن چون اربعین است حسین بن علی(ع) سالار دین است                                                         امام و رهبر اهل یقین است قیـام کـربـلایــش تا قیامــت                                                         سراسر درس بهر مسلمین است

 

                             بیـاد کــربـلا دلــها غمـیـن است                              دلا خون گریه کن چون اربعین است

 

حسین(ع) است آنکه با حق همنشین است                                                         خدا را حجت و دین را امین است حسین(ع) است آنکه در خط شهادت                                                         امـــام اولـیـن و آخــریـن است حسین(ع) است آنکه حق را جاودان کرد                                                         حسین(ع) است آنکه باطل را عیان کرد حسین(ع) است آنکه حکم دین بیان کرد                                                         حسین(ع) است آنکه با قرآن قرین است

 

                             بیـاد کــربـلا دلــها غمـیـن است                              دلا خون گریه کن چون اربعین است

 

     زعــاشـورای او دین زنده گردیـد                                                         منــای کربــلا سازنده گــردید دل بیـنــا ندارد شک و تـردید                                                         که عاشورا نبرد کفر و دین است دلا کوی حسین(ع) عرش زمین است                                                         مُطاف و کعـبـه دلها همین است اگر خیـل شـهیـدان حلقه باشنـد                                                         حسین بن علی(ع) آنرا نگین است افق از خون پاکان لاله گون است                                                         نهال دین حق محتاج خون است برای یـاری حــق بهترین کــار                                                         شهادت در ره قرآن و دین است

 

                             بیـاد کــربـلا دلــها غمـیـن است                              دلا خون گریه کن چون اربعین است

 

شهیـدان عـاشقان کربـلایـند                                                         شهـیـدان ساکن کوی بــلایـند شهیـدان معـنی قالوا بلاینـد                                                         شهیدان را مکان، خُلدِ بَرین است

شهادت زندگی در لامکانیست                                                         شهادت لطف حق لطفی نهانیست شهادت چون حیات جاودانیست                                                         میـان مرگــهـا زیـباتریـن است دل ما درپی آن کــاروان است                                                         که از کرب و بلا با غم روان است چه زنجیری بدست و بازوان است                                                         که گریان دیده روح الامین است اگر در کربلا حق بیشمار است                                                         اگر دلهای شیعه داغدار است اگر چشمان مهدی(عج) اشکبار است                                                         زداغ آن وداع آخـریـن است

 

                             بیـاد کــربـلا دلــها غمـیـن است                              دلا خون گریه کن چون اربعین است

 

     پیام خون خطاب آتشیـن اسـت                                                         بقاء دیـن رهیـن اربـعین است که تاریخ پر از خون و شهادت                                                         سراسر اربعین در اربعین است

دلا کوی حسین عرش زمین است

                                                        مُطاف کعبه دلها همین است

اگر خیل شهیدان حلقه باشند 

                                                        حسین بن علی(ع) آنرا نگین است 

افق از خون پاکان لاله گون است

                                                        نهال دین حق محتاج خون است

برای یاری حق بعترین کار

                                                        شهادت در ره قرآن و دین است

 

                            بیـاد کــربـلا دلــها غمـیـن است                              دلا خون گریه کن چون اربعین است

 

شهیـدان عـاشقان کربـلایـند                                                         شهـیـدان ساکن کوی بــلایـند شهیـدان معـنی قالوا بلاینـد                                                         شهیدان را مکان، خُلدِ بَرین است

شهادت زندگی در لامکانیست                                                         شهادت لطف حق لطفی نهانیست شهادت چون حیات جاودانیست                                                         میـان مرگــهـا زیـباتریـن است دل ما درپی آن کــاروان است                                                         که از کرب و بلا با غم روان است چه زنجیری بدست و بازوان است                                                         که گریان دیده روح الامین است اگر در کربلا حق بیشمار است                                                         اگر دلهای شیعه داغدار است اگر چشمان مهدی(عج) اشکبار است                                                         زداغ آن وداع آخـریـن است

 

                             بیـاد کــربـلا دلــها غمـیـن است                              دلا خون گریه کن چون اربعین است 

 

پیام خون خطاب آتشیـن اسـت                                                         بقاء دیـن رهیـن اربـعین است که تاریخ پر از خون و شهادت                                                         سراسر اربعین در اربعین است به دوران سیاه سـلـطه شـب                                                         که میدوزند از اِفشاگران لب جهاد حضرت سجاد(ع) و زینب(س)                                                         بیان خطـبه های آتـشیـن است زبان زینب(س) این بانوی پر درد                                                         که هست آموزگار هر زن و مرد چنان در کوفه طوفانی به پا کرد                                                         تو گویی خود امیرالمومنین(ع) است اسیران را چو بر محمل نشاندند                                                         تو گویی تیر غـم بر دل نـشانـدنـد گُلی را چیده و در گِل نشاندند                                                         رقیه(س) آن گُل شاداب دین است دیار شـام با غـمـها قـرین اسـت                                                         قلوب شیعیان زین غم حزین (غمین) است مزار زینب(س) و قبر رقیه(س)                                                         تجلی گاه عشق عارفین است

دلا کوی حسین عرش زمین است

                                                        مُطاف کعبه دلها همین است

اگر خیل شهیدان حلقه باشند 

                                                        حسین بن علی(ع) آنرا نگین است 

افق از خون پاکان لاله گون است

                                                        نهال دین حق محتاج خون است

برای یاری حق بعترین کار

                                                        شهادت در ره قرآن و دین است 

 

                               بیـاد کــربـلا دلــها غمـیـن است                              دلا خون گریه کن چون اربعین است

 

شهادت نامه ها خوبان نوشتند                                                         چه خوش با خون خود عنوان نوشتند به دل بستند با دلدار پیمان                                                         به خون سرخطّ آن پیمان نوشتند بیابان لاله گون کردند و رفتند                                                         کتـاب عـشـق را ایـنان نوشتند بُوَد خون شهیدان پاک، از آنرو                                                         که بـا آن مـعنی قـرآن نوشتند شهیدان امتحان خـویش دادنـد                                                         که درس عشق تا پایان نوشتند گَهی در مسجد و گاهی به محراب                                                         گَهی در صحـنه میـدان نوشتند بــرای درد مظلـومان عـالم                                                         طبیبان نسخه درمـان نوشتند بدستور خــدا نام شـهـیـدان                                                         به باب روضه رضوان نوشتند به خـون هر شهیـدی یـادواره                                                         به بـرگ لالـه کنـعـان نوشتند

 
+ نوشته شده در  شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ساعت 20:23  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
شام غریبان
امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است


                                                                     شام غریبان است

امشب نوای کودکان بر بام کیوان است

                                                                     شام غریبان است

امشب به دشت کربلا نالان یتیمانند

                                                                          تا صبح گریانند

امشب به روی کشته ها در ناله مرغانند

                                                                    چون نی در افغانند

بر خاک بی غسل و کفن رعنا جوانانند

                                                                        خوابیده عریانند

بر غربت اجسادشان عالم پریشان است

                                                                     شام غریبان است

امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است

                                                                     شام غریبان است

امشب عیال مصطفی در گوشهء صحرا

                                                                        بی منزل و ماوا

اموالشان تاراج کین از فرقهء اعدا

                                                                           ای آه و واویلا

خون می رود امشب ز چشم دختر زهرا

                                                                        اف بر تو ای دنیا

آل علی ویران نشین اندر بیابان است

                                                                     شام غریبان است

امشب یتیمان جهان در گوشهء هامون

                                                                    غلطان به بحر خون

اندر هوای خاتم او بزدل ملعون

                                                                         دیوانه و مجنون

سازد جدا انگشت او آن بی حیای دون

                                                                     ای چرخ شو ویران

کی خاتم محبوب حق در خورد دیران است

                                                                     شام غریبان است

امشب به بالین حسین زینب عزادار است

                                                                    بر غم گرفتار است

امشب سکینه بر سر نعش پدر زار است

                                                                      از دیده گریانست

زهرا به دور کشته ها با خیل حوران است

                                                                   از دیده خونبار است

امشب فلک گریان به حال آل اطهار است

                                                                     شام غریبان است

امشب تن پاک حسین در قتلگاه بی سر

                                                                         در بحر خون اند

خوابیده بی غسل و کفن با اکبر و اصغر

                                                                         با یاوران یکسر

آثار ظلم خولی مردود سگ کمتر

                                                                        در کنج خاکستر

گاهی به حال دختران اندر پرستاری

                                                                         از راه غمخواری

گاهی کند در مطبخ خولی

                                                                        آن عصمت باری

از ماتمش خائف نواخوانست و گریان است

                                                                     شام غریبان است
+ نوشته شده در  سه شنبه پانزدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 17:31  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
امشب حرم آل علی، آب ندارد
امشب حرم آل علی، آب ندارد
طفلان مصیبت زده را خواب ندارد

یک امشب علی اصغر ِ بی شیر بخوابد
فردا به روی دست پدر، تاب ندارد

ای وای
ای وای
ای وای

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
+ نوشته شده در  دوشنبه چهاردهم آذر ۱۳۹۰ساعت 23:45  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
فردا حسین سر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

شش ماهه اصغر می دهد، هم عون و جعفر می دهد

امشب حسین دلداری فرزندخواهر می دهد فردا سر و دست و بدن در راه داور می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب شه دنیا و دین،با قلب مجروح و غمین - گوید به زین العابدین باشد وداع آخرین

ای دل غمین حالم ببین از جور قوم مشرکین - فردا یقین شمر لعین آبم ز خنجر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب کند لیلا فغان زینب بود بر سر زنان  این از غم سلطان دین آن از فراغ نوجوان

این در صدای الحذر آن در نوای الامان   این با برادر در سخن آن دل به اکبر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب حسین در کربلاگردد به دور خیمه ها - گاهی به بانگ یا نبی گاهی به صوت یا اخا

گاهی به فکر کودکان گه در نماز و در دعا - فردا به راه امتحان سر را به کافر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب همه اطفال او را تشنگی در گفتگو - غم در دل و خون در گلو بشکسته سر بگشاده مو

باشد برادر در سخن گه با پدر گه با عمو - فردا حسین این جمله را تسلیم خواهر می کند

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب سکینه از عطش بگرفته دامان پدر - هر دم زند بر سینه و گاهی به پهلو گه به سر

گوید که ای جان پدر داری مگر عزم سفر- سید چو مجنون با قلم تشکیل دفتر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)
+ نوشته شده در  دوشنبه چهاردهم آذر ۱۳۹۰ساعت 21:13  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
شد اخرین دیدار ما خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)


ای خواهر غمدیده  بیقرار من - هستی انیس و مونس و غمگسار من

آتش مزن بر سینه داغدار من - نور دل خیر النساء خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

دارم تمنا این دم آخر از تو من - خواهر ز خیمه آور آن کهنه پیراهن

تا این دم آخر کنم من ورا بر تن - ای یادگار مرتضا خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

این آخرین دیدار ماست مهربان خواهر - سخت است دل کندن ز تو لحظه آخر

تنها تو می مانی و این لشکر کافر - بر حق سپارم من تو را خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

من می روم میدان که دین جاودان ماند - حق و حقیقت پایدار در جهان ماند

خواهر چو بینی راسم از تن جدا گردد - صد پاره جسم از دم نیزه ها گردد

تیر سه شعبه در دل من رها گردد - کم استقامت در بلا خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

در قتلگه بینی اگر حسم من عریان - بینی تنم افتاده در خاک و خون غلطان

پیش چشم خصم دین تو نما افغان - بر کودکان مضطرم مهربانی کن

بر اهل بیت و دخترم مهربانی کن - بر غنچه های احمرم باغبانی کن

راسم انیست هر کجا خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

بر کوداکنم خواهرم جای مادر شو - با صبر خود اسلام را یار و یاور شو

در این سفر رسوا گر قوم کافر شو  - ای قهرمان کربلا خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)
+ نوشته شده در  دوشنبه چهاردهم آذر ۱۳۹۰ساعت 12:27  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
نيزه شكسته‌ها را بزن كنار زينب

نيزه شكسته‌ها را بزن كنار زينب      حسينت اينجا خفته      حسينت اينجا خفته

دل می رود خبر دهد به زهرا - که بچه ات فتاده روی صحرا

ببین  خزان رسیده نوگلت را - بیا نما جراحتش مدوا - 

حسين تو غريب و تنها خفته   حسينت اينجا خفته   

نيزه شكسته‌ها را بزن كنار زينب      حسينت اينجا خفته      حسينت اينجا خفته

کنار قتلگاهم قدم گذار زینب - حسينت اينجا خفته 

نيزه شكسته‌ها را بزن كنار زينب      حسينت اينجا خفته      حسينت اينجا خفته

منای من زمین کربلا شد - تشنه جگر سر از تنم جدا شد

به این شهادتم خدا رضا شد - حماسه‌ ها ز خون من به پا شد

 ذبيح حق سر از تنش جدا خفته - حسینت اینجا خفته

نيزه شكسته‌ها را بزن كنار زينب      حسينت اينجا خفته      حسينت اينجا خفته               

کنار قتلگاهم قدم گذار زینب - حسينت اينجا خفته 

نيزه شكسته‌ها را بزن كنار زينب      حسينت اينجا خفته      حسينت اينجا خفته

ز تیغ کین بریده حنجر من - به روی نی نظاره کن سر من

هزار پاره پاره پیکر من - به پیش دیده ی دو خواهر من

به قتلگاه راه مسحیا خفته     حسينت اينجا خفته

نيزه شكسته‌ها را بزن كنار زينب      حسينت اينجا خفته      حسينت اينجا خفته

روي تو چون به سوي شام ويران   - همره تو قافله اسيران

حماسه ساز صحنه ی جهادم - گوهر عشق و عدل و دادم

 میان خون عزیز زهرا خفته   حسينت اينجا خفته  

نيزه شكسته‌ها را بزن كنار زينب      حسينت اينجا خفته      حسينت اينجا خفته

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=73065&musicID=75517
+ نوشته شده در  دوشنبه چهاردهم آذر ۱۳۹۰ساعت 12:0  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
واویلا، واویلا، شب قتل حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب شب عاشورای خسرو خوبان است – از بهر هفتاد و دو تن زهرا پریشان است

جن و ملک زین ماجرا غمگین و نالان است – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب حسین بن علی اندر دعا باشد – تا صبح مشغول عبادت با خدا باشد

فردا سر نورانیش بر نیزه ها باشد – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب به خیمه اصغر شیرین زبان خواب است – فردا ز سوز تشنگی نالان و بی تاب است

در کربلا از بهر طفلان آب نایاب است – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

فردا حسین تشنه لب تنهای تنها می شود – از ظلم جور کوفیان افسرده می شود

گریان ز هجر اکبرش غمدیده لیلا می شود –  در عالم، در عالم  فریاد شور و شین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

فردا در این صحرا شود کشته علی اکبر – گردد جدا دست از تن عباس نام آور

باشد حسین بن علی بی مونس و یاور – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)
+ نوشته شده در  دوشنبه چهاردهم آذر ۱۳۹۰ساعت 11:48  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
حضرت عباس

سبک نوحه

تشنگان حرم عشق همه گوش کنید     آب را از نظر خویش فراموش کنید

 

ناله واعطشا را همه خاموش کنید    آب را از نظر خویش فراموش کنید

 

می رسد دم به دم از علقمه فریاد حسین    کیست این لحظه کند روی به امداد حسین

خیمه ها را همگی جمله سیه پوش کنید   آب را از نظر خویش فراموش کنید

 

جسم عباس علمدار زمین افتاده    با لب تشنه نگهبان حرم جان داده

می ز جام غم و انده و الم نوش کنید  آب را از نظر خویش فراموش کنید

 

کیست مردانه چو عباس علم برگیرد    رمق از پیکره ظلم و ستم برگیرد

علم اشک و عزا را همه بر دوش کنید    آب را از نظر خویش فراموش کنید

 

گل نثار تن صدپاره عباس کنید   با گل بوسه همه حرمت وی پاس کنید

جسم صدپاره عباس در آغوش کنید   آب را از نظر خویش فراموش کنید

 

http://8809.blogfa.com/
+ نوشته شده در  یکشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 15:59  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
آقام حسین حسین جان

آقام حسین حسین جان (۲)

بی نام و بی نشانیم مانند آسمانیم      / ما تیغ ذوالفقاریم باکی ز کس نداریم

ما مست جام عشقیم ما سائل دمشقیم / ما سر به تن نداریم بر تن کفن نداریم

آقام حسین حسین جان (۲)

دیوانه حسین و عباس قهرمانیم / جز کربلا گویی میل و هوس نداریم

غیر از حسین نخواهیم تا کربلا روانیم / شاهی بجز حسین عریان بدن نداریم

آقام حسین حسین جان (۲)
+ نوشته شده در  یکشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 15:55  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
(میان خیمه ها زینب)

(میان خیمه ها زینب)

 

میان خیمه ها زینب                       صدا می زد حسین جانم

به صد شور و نوا زینب          صدا می زد حسین جانم

میان خیمه ها زینب                       صدا می زد حسین جانم

به صد شور و نوا زینب          صدا می زد حسین جانم

چو دیدی زینب کبری  به اطراف حسین اعداع -2

بکف شمشیر و خنجرها         به غمها  مبتلا زینب    صدا می زد حسین جانم

به قربانت شود خواهر بسوی زینبت بنگر-2            دلش گردیده پرازجرع

به دشت نینوا زینب              صدا می زد حسین جانم

تقاضا دارم از یکتا -2 مرا سازد کنون اما                 نبیند نبیند  زیر شمشیرها ز جور  عشقیان 

صدا می زد حسین جانم

برای قتل تو ادوان مسلمان گشته اند این سان

تنت گشته به خون قلتان -3 به صد صدا اشنا صدا میزد حسین جانم

میان جسم تو را دارد-2   نه شرمی از خدا دارند    نه خوفی از جزا دارند    دره قوم  دغا زینب

صدا میزد حسین جانم

به امر زاده صفیان سپاهی شوم بی ایمان -2    پی  قتلت برادرت جان ز غم قندش  دو تا زینب

 صدا می زد حسین جانم
+ نوشته شده در  پنجشنبه دهم آذر ۱۳۹۰ساعت 20:5  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
عمه جان اینجا کجاست

عمه جان اینجا کجاست

 

سوز آه و ناله است دل خراش غم فضاست

عمه جان اینجا کجاست

خاک این صحرا چرا  عمه می ریزی به سر

 می زنی بر سینه و می کشی آه از جگر(2)

جای جای این زمین می کنی هر دم نظر

گوی و این خاک پاک پیش   چشمت آشناست(2)

عمه جان اینجا کجاست

گاه از درد درون بی قراری می کنی (2)

 گه گلاب از چشمه دیده جاری می کنی

گه گزرای سر به خاک - - - آه و زاری می کنی

گاه می بوسی زمین - - -گاه فریاد ت به پاست

عمه جان اینجا کجاست

گه به این جانب دوان گه به ان جانب روان

بر دلم آتش زدی این چه حالست عمه جان خاک و سنگ این زمین با نوایت 
+ نوشته شده در  پنجشنبه دهم آذر ۱۳۹۰ساعت 20:5  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
دانلود نوحه یا ابوفاضل علقمه قتلگاه تو با صدای مجید فیروزی

دانلود کنید

ز ازل بر لوح دل من نام نیکویت نوشته شد             به خدا با مهر غم تو گل وجودم سرشته شد

باران غم و درد می بارد از آسمان                         علقمه داغ است خون ریزم ز دیدگان

یا ابوفاضل علقمه قتلگاه تو (۲)

شب تارم مونس و جانم باغ بهارم خزان شدی     که چگونه دل بکنم از باغ بهارم خزان شدی

        رنج و غم و درد می بارد از آسمان                         علقمه داغ است خون ریزم ز دیدگان

یا ابوفاضل علقمه قتلگاه تو (۲)
+ نوشته شده در  پنجشنبه دهم آذر ۱۳۹۰ساعت 15:50  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
ای زمین کربلا

دم نوحه:
ای زمین کربلا من زاده پیغمبرم
بر زمین گرم ِتو افتاده در خون پیکرم
زاده پیغمبرم ،زاده پیغمبرم


ادامه ی نوحه:
ای زمین کربلا امشب منم با ساربان
قطع سازد ازبدن دست من وانگشترم
ای زمین ازخون یاران گشته ای چون گلسِتان
روی تو افتاده بی سرنوگلان ِپرپرم
غم ندارم ای زمین از زخم شمشیر و سنان
یادم آمد از گلوی خشک نازاصغرم
ای زمین کربلا دارم به هر جانب نظر
می کِشم من انتظار روی زهرا ،مادرم

چون به وقت مردنم بر سر ندارم هیچ کس
مادرم آید ببندد هردو چشمان ترم
ای زمین کربلا بودم تورامن میهمان
با لب تشنه بُرَد شمر لعین از تن سرم
ای زمین، جسم به خون غلتان بُوَد مهمان تورا
بر سر نی می رود تا شام رأس انورم
+ نوشته شده در  پنجشنبه دهم آذر ۱۳۹۰ساعت 15:2  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
دانلود نوحه یا حبیبی یا حسین با صدای مجید فیروزی

دانلود کنید

یا حبیبی یا حسین (۲)

ای شهید کربلایم السلام - خامس آل عبایم السلام

کربلا دانی که برادر داده ام - کربلا دانی که سیلی خورده ام

یا حبیبی یا حسین (۲)

کربلا دانی که زندانی شده ام - کربلا دیدی که مهمانی شده ام

کربلا دیدی حسینم کشته شد - نوجوانانش به خون آغشته شد

یا حبیبی یا حسین (۲)

کربلا ماه بنی هاشم چه شد - یادگار مجتبی و قاسم چه شد

آمده ام بهرت عزادارای کنم - در جوارت گریه و زاری کنم

یا حبیبی یا حسین (۲)

ای برادر کو سرت کو پیکرت - ای برادر کو علی اکبرت

ای برادر ای شهید کربلا - ای به خون آغشته ی دشت بلا

یا حبیبی یا حسین (۲)
+ نوشته شده در  یکشنبه ششم آذر ۱۳۹۰ساعت 20:48  توسط سوگنامه محرم  |  آرشیو نظرات
































-----------------------------


 
 اللهم ارزقنا کربلا

روز و شب دارم دعا           آرزومه ای خدا        دیدن شیش گوشه ی کرببلا

همه رفتن کربلا              به دیار نینوا          اسم من از قلم افتاده خدا

من و این دیده ی تر        من و قلب پرشرر     من و یک عکس ضریح کربلا

حرم اربابم حسین       صحن بین الحرمین      شده فکر و ذکر و خواب هر شبم

همه سوز و ساز من         اینه امتیاز من       که غلام و سینه چاک زینبم

میرسه تو هیئتا         به مشام جان ما      بوی دلنواز یاس از علقمه

بَه! که چه غوغا میشه    محشری بر پا میشه    شب جمعه کربلا با فاطمه

چی میشه روز جزا           به سپاس گریه ها          ما بشیم از همه آدما جدا

مست شاه نینوا            جای جنت خدا           ما بشیم ساکن کوی کربلا



متن نوحه های محرم

ساربانا مهلتی دارم در این جا مشگلی
رفته از دستم گلی از وی نبردم حاصلی

اندر این دشت بلا رفته زدستم نوگلی
من حسین باوفا آرام جان گم کرده ام

ساربان بهر خدا یک ساعتی آهسته تر
اندر این دشت بلا گم گشته از من تاج سر

یعنی یک دنیا برادر از من خونین جگر
اندر این صحرا ززجور گوفیان گم کرده ام

ساربانا مهلتی تا تابر سر نعش حسین
راز دل گویم ببارم خون دل از هردو عین

در عزایش عالمی را پکنم از شور و شین
من برادر در میان خاک و خون گم کرده ام

مهلتی تا جستجویی اندرین صحرا کنم
در میان قتلگه من کشته ام پیدا کنم

بر سرنعش برادر دیده را دریا کنم
خاک بر فرقم که نور دیدگاه گم مرده ام

***
وقتی علم میبینم یاد علمدار میکنم

وقتی که غم میبینم یاد غم یار میکنم
وقتی که آب میبینم یاد لب سقا میکنم

وقتی که گل میبینم یاد گل لیلا میکنم
آقا به عشق کربلا می کشی عاقبت مرا

خونم حلالت آقا خونم حلالت
به عشق بین الرحمین می کشی ام چرا حسین

جون ناقابلمو بگیر اما منو کربلا ببر
چیزی ازت کم نمیشه بیا و آبرو بخر

دوست دارم اون روزی که وا می شه راه کربلا
تن صد پاره من مونده باشه تو سنگرا

زیر آفتاب بسوزه پیکر بی مزار من
زائرای کربلا رد بشن از کنار من

***
من که مانند نی در نوایم              عاشقم عاشق کربلایم
روز و شب در غم و شور و شینم     عاشق کربلای حسینم

خادم کوی آن نور عینم                   عبد درگاه آن مقتدایم
گر چه بگذشته دور جوانی               لیک در پیری و ناتوانی

بلبل آسا کنم نغمه خوانی               تا که باشد طنین در صدایم
یا حسین جز تو شاهی ندارم           جز تو شاها پناهی ندارم

عاشقم من گناهی ندارم                 حق بود شاهد مدّعایم
یا حسین ای عزیز پیمبر                   زاده عصمتِ پاک داور

زیب عرش خدا پور حیدر                  با غم و عشق تو آشنایم
من چو مجنون صحرا نوردم               آشنا با غم و رنج و دردم

تا فدای وفای تو گردم                       در رثایت سخن می سرایم
گشته ام تا به مهر تو پای بند             گر جدا گردَدَم بند از بند

نگسلم از تو یک لحظه پیوند                ای شهید سر از تن جدایم
یا حسین جان عالم فدایت                 جان به قربان مهر و وفایت

بین که (مردانی ) با وفایت                  اشک خون ریزد از دیده هایم
حق به محشر چو خواهد حسابم        در سؤ الش بود این جوابم
ذاکر زاده بو ترابم                               مرثیت خوان آل عبایم


نوحه های جدید برای ماه محرم

هنوزم یه عاشقی هست، حرم شما نرفته
دیگه روش نمیشه جایی، بگه کربلا نرفته

قبولم کن به پابوست بزار حرمتو ببینم
بزار برا یه بارم شده بیام پایین پات بشینم

 

چشم دل من به گنبد طلاته
دست رقیه رو سر زائراته
حسین وااااای

باز تو کوچه دم گرفته نفسای خیس بارون
گرد عشق و تو نگاهت داره مینویسه بارون

نرفتم کربلا اما بزرگ شده ی روضه هاتم
تو اوج روضه ها محو زیارت دارالشفاتم

وقتی میبینم علم و پرچمت رو
حس میکنم باز بوی محرمت رو

هنوزم یه عاشقی هست حرم شما نرفته
دیگه روش نمیشه جایی بگه کربلا نرفته

زیر آسمون کسی نیست خونه زاد تو نباشه
با همه دنیا غریبه هر کی یاد تو نباشه

دارم با گریه میخونم قسم به غم غربت تو
میگه زهرا قبول باشه به سینه زن هیئت تو

لحظه به لحظه دلم با اِذن آقا
داره میخونه یا ساقی العطاشا

 

شعر نوحه و مداحی مخصوص محرم, مداحی محرم

نوحه و مداحی مخصوص محرم

 

 عباسم و خون حسین در بدن دارم
صد باغ گل بر پیکر از زخم تن دارم
با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

اگر شود نشان تیر چشم خونبارم
دست از حسین ابن علی برنمی‌دارم
با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

دریا ز خونِ دیده‌ام گشته گلباران
پیشانیم را بشکنید ای ستمکاران

با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

سقّایم و جاری بود خون ز کام من
در محضـر زهـرا بود این کلام من
با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

 

در موج دریا بر تنم، التهاب افتاد
تصویر لبهای حسین روی آب افتاد
با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

 

بر کام خشک تشنگان میکنم زاری
اشک سکینه گشته از چشم من جاری
با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

 

با آنکه در دریای آب لب نکردم تر
خجلت ز اصغر می‌کشم تا صف محشر
با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

 

نوحه و مداحی مخصوص محرم, اشعار محرم

نوحه و مداحی مخصوص محرم

 

آب قحط و ابر قحط و آسمانت خشک شد
چشم براه عمو ماندی زبانت خشک شد

جان باقیمانده ام شد یک تبسم تیر دید
آخرین لبخند هم روی لبانت خشک شد

حرمله دست مرا هم دوخت بر قنداقه ات
بازویم می داد وقتی که تکانت خشک شد

خواستی بابا بگویی حرمله مهلت نداد
تار های صوتی ات سرخ و دهانت خشک شد

تیر نگذاشت که یک جمله به اخر برسد
هیچ کس حدس نمی زد که چنین سر برسد

پدرش که چیز زیادی نمی خواست،فرات
یک دو قطره، ضرری داشت به اصغر برسد

خوب شد عرش همه خون گلو رو برداشت
حیف خون نیست بر این خاک ستمگر برسد

 


http://kamooneh.com/

با لب عطشان، خسته در میدان
هزار و یک غم داری
رأس تو بر نی، میکند ره طی
زگیسو پرچم داری
تویی تویی، ذکر لب جن و ملک
ثمره ی باغ فدک
یا لیتناکنامعک
حسین من آقام آقام آقام حسین من

دارد از ایمان، باغ دلهامان، شکوفه های احساس
میرویم هرشب، با دل زینب، کنار کف العباس
ضریح تو، از باغ گل زیباتره
از عاشقا دل میبره
مهد دعای اصغره
حسین حسین حسین
عباس من آقام آقام آقام عباس من

درمناجاتی، باب حاجاتی، مگر به این شک داری
از چه ای سقا، با قد رعنا، تو قبر کوچک داری
دلم میخواد، به کربلایتو برم
بیام کنار اون حرم
تو سرداب تو جون بدم
اباالفضل، اباالفضل…

تیغ تو خوش بود، حرمله کش بود، اگر به میدان بودی
چشم تو حالا، خفته در صحرا، امید طفلان بودی
برادرم در خاک و خون نشسته ای
پشت مرا شکسته ای، زخم سرت نبسته ای
حسین من آقام آقام آقام حسین من

از مزار تو از دیار تو، بوی خدا می آید
مرغ دل هر شب، بر لبش یا رب
به کربلا می آید
منم منم، فدایی سپاه تو
غلام روسیاه تو
امید من پناه تو





http://kamooneh.com/


 آقا جونم اومدم

اومدم عزای تو

این دلم آقا جونم

کرده باز هوای تو ( 2 بار )


دستاتو دیدم آقا

واسه شون اشک میریزم

ای علمدار حسین

تویی سقّا عزیزم ( 2 بار )


آقا جون صدا میاد

بچه ها تشنه شونه

تشنگی چه سخته و

گرما هم نواشونه ( 2 بار )


آقا قربونت بشم

آقا جون کجا میری

ای علمدار حسین

پیش شط آب میری ( 2 بار )


مشک و پر آب میکنی

آقا آب نمیخوری

آقا جون چه مردی تو

تشنه ای نمیخوری ( 2 بار )




آقا قربونت بشم

آقا دشمن اومده

سوار اسب شدی و

تیر و نیزه اومده ( 2 بار )


آقا دستتو زدن

آب رو اوندستی بگیر

آقا دستتو زدن

آب رو ایندستی بگیر ( 2 بار )


آقا جون دست نداری ( 3 بار )

یکی شمشیر میزنه

مشک آب رو پاره کرد

داره با تیر میزنه ( 2 بار )




مشکو دندون میگیری ( 3 بار )

مشک آب خالی میشه

آقا این خالی شدن

واسه شمر عالی میشه ( 2 بار با حالت گریه )



خدا لعنتش کنه ( 3 بار )

آره اون حرمله رو

اون حکیم بن طفیل

اون دزد غافله رو ( 2 بار )


خودتو بگیر آقا

روی اسب داری میری

از رو اسب میفتی و

دست نداری بگیری ( 2 بار با حالت گریه )


رو زمین افتادی و

داری میگی ای داداش

منو دریاب ای داداش

منو دریاب ای داداش ( 2 بار )






آقا مولا رو ببین

داداشت داره میاد

کمرش شکست آقا

عشقته داره میاد ( 2 بار )


اومده کنار تو

ولی تو جون نداری

حرف دل داره میگه

ولی تو جون نداری ( 2 بار )


آقا جون ببخشمون

گناها زیاد شده

من دلم خدا میخواد

عمرا مثل باد شده ( 2 بار )


آقا جون ویزا میخوام

یک ویزا به کربلا

آقا جون امضا کنی

دل میره کرب و بلا ( 8 بار )



http://kamooneh.com/







اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    مطالب جذاب