متن مداحی کریمی
الا ای پادشاه کربلایی
به راهت مینمایم جان فدایی
میان سنگ باران سر شکسته
صدایت میزنم شاید بیایی
یتیم سیزده ساله در اینجا
شده مقتول بغض مجتبایی
رجز خواندم ولی با شور عباس
اناابن المجتبای مرتضایی
عدو سر خواسته سر می دهم من
کریمانه بر او کردم عطایی
به زیر سم مرکب ها عمو جان
زیارت نامه می خوانم کجایی
برای دیدنم زهرا رسیده
عمو جان آمده وقت جدایی
تمام استخوان هایم شکسته
کند حیران تو را این جا به جایی
تنم را چون علی اکبر خود
بخوابان لابه لای یک عبایی
بیا رسیده عمو لحظه های آخر من
بیا در این دم آخربشین تو در بر من
به زیر سم ستوران شکسته می غلتد
بگو نمی نگری این جهاد اکبر من
به مرگ سرخ خود اهلا من العسل گفتن
چگونه تیغ ننوشد ز خون حنجر من
منم نواده ی حیدر امیر صف شکنان
بخوان تو نیز دعایی گل پیمبر من
ای که به عشقت اسیر حسین یا حسین
خیل بنی آدمند حسین یا حسین
با خبران غمت حسین یا حسین
بی خبر از عالمندحسین یا حسین
هر که غمت را خرید
عشرت عالم فروخت
سوختگان غمت
با غم دل خرمند
یوسف مصر بقا
در همه عالم توئی
در طلبت مرد و زن
آمده با درهمند
خاک سر کوی تو
زنده کند مرده را
زان که شهیدان تو
جمله مسیحا دمند
حسین عشق منی
abaraatahowra.mihanblog.com