متن آهنگ در بستر غم از بهرام حصیری
بعد از تو هم در بستر غم مي توان خفت
بعد از تو هم با دل سخنها مي توان گفت
بعد از تو هم اين سوز هجران هرگز نمي آيد به پايان
بي تو هم اين عشق بي فرجام من شايد که پا بر جا بماند يا نماند
بي تو هم درياي بي آرام دل شايد به طوفانم کشاند يا براند
من که رسواي دل هستم کي زغم پروا کنم
مي روم عشق و وفا را بعد از اين رسوا کنم
دل ز دريا مي زنم تا که دل دريا کنم
دل کي شود آزاد از اين باد فرياد از بي داد از اين غم
جز غم چه بود اين عشق رسوا
شد هستي ام بر باد از اين غم
بعد از تو هم در بستر غم مي توان خفت
بعد از تو هم با دل سخن ها مي توان گفت
بعد از تو هم اين سوز هجران
هر گز نمي آيد به پايان
بعد از تو هم اين سوز هجران
هر گز نمي آيد به پايان
من که رسواي دل هستم کي ز غم پروا کنم
مي روم عشق و وفا را بعد از اين رسوا کنم
دل به دريا مي زنم تا که دل دريا کنم
http://www.sattarseda.blogfa.com