loading...

موزیک خفن

یک نفر امروز در چشمم شکست یک نفر بار سفر بست و گسست یک نفر با خاطراتم دور شد یک نفر با قصه ها محشور شد    پرسید که چرا دیر کرده است؟ نکند دل دیگری او را اسیر کرده است؟&

حسین بازدید : 103 جمعه 25 آبان 1397

یک نفر امروز در چشمم شکست 

یک نفر بار سفر بست و گسست 

یک نفر با خاطراتم دور شد 

یک نفر با قصه ها محشور شد

 

 



پرسید که چرا دیر کرده است؟ 

نکند دل دیگری او را اسیر کرده است؟ 

خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است 

تنها دقایقی چند تاخیر کرده است 

گفتم امروز هوا سرد بوده است 

شاید موعد قرار تغییر کرده است 

خندید به سادگیم آینه و گفت 

احساس پاک تو را زنجیر کرده است 

گفتم از عشق من چنین سخن مگوی 

گفت: خوابی سالهاست که دیر کرده است 

در آینه به خود نگاهخ میکنم آه... 

عشق او عجیب مرا پیر کرده است 

راست گفت آینه که منتظر نباش 

او برای همیشه دیر کرده است...

 

 

 

 

 

 

 

 



عشق را در دایره هستی تعبیری دگر باید کرد 

وین تعابیر گوناگون از عشق را از سر بدر باید کرد 

شاید معنی عشق چنین باشد 

عشق آغازگر هستی است عشق تدبیرگر هستی است 

عشق پایان گر هستی است

 

 

 

 

 

 



آيا اگر مجنون شبی 
ليلای خود را تنگ در بر می گرفت 
افسانه ميشد نزد ما؟
آيا اگر شيرين دمی 
شيرينی اش را بی ريا
تقديم يارش کرده بود
اين بيستون سنگدل 
اينگونه زيبا می نمود؟
آيا نظامی عشق را
جز هجر معنا کرده است؟
يا حافظ و سعدی از آن 
جز رنج و حرمان و بلا
چيزی به ما آموختند؟...
اين واژه ی مرموز را
کی ميتوان معنا نمود؟هرجا و هرکس گفت:عشق 
منظور او حرمان و درد و رنج بود
هرجا و هرگه عاشقی 
کامی گرفت از دلبرش 
پرونده اش مختومه شد
اين است آن شرح غلط 
بر واژه ای بالاتر از شرح و بيان...
آری عزيزان!
هجر هرگز عشق نيست 
هجر آغاز است 
در راهی که در پايان آن 
يکنفر با چشم خيس 
در انتظار نيستي ست...

عشق شايد
لحظه ی پاک پريدن 
از پرتگاه نيستي ست...

 

 

 







اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    مطالب جذاب