متن آهنگ حالا چرا از زکی شمس آبادی
دردی و درمون دردی گاهی گرمی گاهی سردی
من به این حال بدم عادت دارم اومدی حال بد و بدتر کردی
معنی مرگ و نشونم دادی غم به حال نیمه جونم دادی
توی بدترین شرایط اومدی کار دست دل خونم دادی
مثل دارویی عزیز من ولی حالا چرا
مالک قلب مریض من بگو حالا چرا
اومدی داغ دل و تازه کنی برگردی
تو مسکنی عزیز من ولی حالا چرا بگو حالا چرا
تکست آهنگ حالا چرا از زکی شمس آبادی
چی مونده از من از منی که عاشقت بوده و هست
باور کن عشقم نمیشه یه ثانیه چشم رو توبست
سخت دل کندن از نگاهت ولی دیره من دیگه چاره ندارم
مثل دارویی عزیز من ولی حالا چرا
مالک قلب مریض من بگو حالا چرا
اومدی داغ دل و تازه کنی برگردی
تو مسکنی عزیز من ولی حالا چرا بگو حالا چرا
منبع بالموزیک