در سینه ی من تا نفسی هست
در کنج دلم عشق کسی هست
اون عشق قدیمی که یه عمره
احساس قشنگش تو دلم هست
شاید که خودش اینو ندونه
اون نامه ها رو دیگه نخونه
اما تب و تاب اولینش
در خاطر هر کسی می مونه
عشقم دیگه عشقای قدیمی
اون سلام علیکای صمیمی
اون لحظه ی خوب آشنایی
پاکی و صفا و بی ریایی
وقتی که برای اولین بار
تازه میشه لحظه های دیدار
هر ثانیه قیمتی ترینه
کی خوابیده و نمونده بیدار؟
گل از گل من شکفته می شد
حرفای نگفته گفته می شد
وقتی که یه روز دوسش نداشتم
صد بار می مرد و زنده می شد
وقتی که یه روز دوسش نداشتم
صد بار می مرد و زنده می شد