متن آهنگ

روزگارای قدیم مثل حالا درد نبود

قدیما یادش بخیر این همه نامرد نبود

قدیما گرمی. بازار دلا. گنج نبود

ساحل محبت زندگیمون رنج نبود

قدیما خدا میدونه که چقدر سادگی بود

قسم نان و نمک آخر مردانگی بود

قدیما محبتو. معرفتش. مقدسه

ولی حالا چی بگم که آخرای نفسه

هرکی فکر خودشه نه یاورو .دادرسی

هرچی فریاد کنی. به انتها. نمیرسی

آهنگ افسوس ( روزگارای قدیم ) رضا نیک فرجام

دلم ز دنیا سیره به عشق گوشه گیره

وای وای وای

هر چی که زود بمیرم بازم خدایا دیره

وای وای وای

آهنگ افسوس ( روزگارای قدیم ) رضا نیک فرجام

قدیما لیلی و مجنونی وعشقی افسون

حالا صد. لیلی نشسته به امید مجنون

حالا باید به دروغ و بی وفایی پر. داد

قدیما هرکی اومد شیرینو فرهادی ساخت

ولی افسوس. به ایام قدیمو ماهش

رفتن آدمیو سوز غـــم. ایامــــش

چی بگم آدم امروز فقط غم داره

دل تنها غم فردا همه چی کم داره

به کجا رفت محبت که سرا پا دردم

عمریه زجر کش. طایفه ی .نامردم