تنگ غروبه خورشید اسیره
می ترسم امشب خوابم نگیره
سیاهی شب چشماشو وا کرد
ستاره من تو رو صدا کرد
باز مثل هر شب از دیده پنهون
یه مرد عاشق با چشم گریون
کی خوابه امشب کی مونده بیدار؟
چرا شب ما سحر نمیشه؟
گل ستاره پرپر نمیشه
تو شهر خورشید یه قصر نوره
راه من و تو همیشه دوره
راه من و تو امشب چه دوره